آوینآوین، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره

فینگیلی مامان

امروز بیست و پنج آبان..

سلام دختر ناناز خودم ...  ببخش که فرصت نمیکنم تند تند بیام خاطرات قشنگمون رو بنویسم... چند روزه سرما خوردی برای اولین بار... خیلی اذیت شدی گلم... پریشب تا خود صبح پلک رو هم نگذاشتی.. الهی مامان بمیره برات.... الانم زیر دست و پای منی ...  میری زیر میز دوست داری وایستی... اما زیر میز که نمیشه گلم ... بابا هم که مثل همیشه خونه مادر جونه...راستی الان دست دست میکنی... چند ثانیه خودت تنها وابمیستی.... بزرگ شدی دخترم... و از همه مهمتر اولین کلمه رو گفتی .. ماما اینم چند تا عکس از این روزها...             ...
25 آبان 1393

امروز نه ماهه شدی...

سلام عزیزم امروز نه ماهه شدی ... الان کنارم داری شیطونی میکنی... آواز میخونی و نمیزاری بنویسم.... اصلا راه نداره دوست نداری بنویسم ... داغون کردی دوست داری خودت بنویسی  فعلا بای ...
12 آبان 1393

سلام عزیزم...

الان دیگه حسابی خانمی.. بلند میشی ... دستت رو به مبل میگیری و راه میری و از همه مهمتر این که دیروز گفتی ماما...  نمیدونی چقد لذت میبرم وقتی میگی ماما...  الان هم که تو حال داری با بابایی بازی میکنی... اما فکر کنم خوابت میاد چون داری نق میزنی و من باید زودتر برم بخوابونمت ماه من... خیلی خیلی دوستت دارم ....  فعلا بای ...
6 آبان 1393
1